جنبش مشروطیت بازتاب نخستین کوشش­های فراگیر ایرانی برای تطبیق ایده اروپایی مدرنیته با شرایط اجتماعی ایران است. این جنبش به دلایل زیاد و از جمله به خاطر تسلیم بی چون و چرا در برابر هنجارهای اجتماعی اروپا، نتوانست شالوده استواری در ایران برای نیل به مدرنیته­ای ماندگار و دموکراتیک بنا کند.

در این دوره رویارویی ایران به ویژه نخبگان تحصیلکرده با مدرنیته اروپایی در مقیاسی وسیع تر از قبل شکل گرفت: رویارویی که در نهایت به پدید آمدن گفتمان جدید فکری و ی در میان جماعت تحصیلکردی ایران منجر شد. در این دوره متفکران ایران بطور فزایندهای با ایده های مدرن آشنا شدند و سعی کردند این ایده ها را با توجه به ویژگیها و شرایط ی و فرهنگی ایران به کار برند. انقلاب مشروطه ی ایران از دیدگاه های متعدد و به زبانهای مختلف تشریح شده است. در اینجا سعی می شود توضیحی در رابطه با انقلاب مشروطه آورده شود تا با شناختی مختصر از آن به آثار و نتایج آن در ایران بپردازیم و پس از آن شهر در دوران قاجار را مطالعه کنیم. با افزایش تجارت خارجی در ایران تاجران بزرگ ایرانی از سود بیشتری برخوردار شدند و با افزایش ثروت آنها، بر قدرت ی بالقوه شان نیز به طور مستقیم افزوده شد. بنابراین رشد تجارت خارجی در تضعیف استبداد نیز به طور غیرمستقیم نقش داشت. همچنین ضعف دولت ایران در مقابل قدرتهای بین المللی آشکار شد. این ضعف خصوصا در رابطه با اعمال قراردادهای بازرگانی نابرابر کاملا بروز پیدا نمود و با اقدامات جانبی نظیر پرداخت رشوه به شاه و مقامات عالی رتبه برای پذیرش این قراردادها تشدید گردید. از علل دیگر بوجود آمدن انقلاب مشروطه می توان به تخصصی تر شدن تولید و صدور مواد خام و زوال نسبی صنایع سنتی، به کارگیری وسایل جدید ارتباطی مانند تلگراف، میزان بالای تورم، کسری فلج کننده پرداخت های خارجی و در نتیجه انباشت وام های خارجی اشاره نمود که موجب نیتی مردم شده بود. در انقلاب مشروطه دو گروه روشنگر و طبقه متوسط سنتی دخیل بودند. در واقع در نیمه دوم سدهی نوزدهم، نفوذ و تأثیر غرب، به شیوهی متفاوت، روابط سست دولت قاجار با جامعه­ی ایران را تضعیف کرد.

یکم: نفوذ غرب بویژه اقتصادی، بیشتر بازارهای شهری را تهدید کرده بود و به تدریج تجار و بازرگانان پراکنده محلی را در قالب طبقهی متوسط فرامحلی یکپارچه ساخت. این طبقه متمول، به لحاظ پیوندهایش با اقتصاد سنتی و ایدئولوژی سنتی تشیع در سال­های بعد به طبقه­ی متوسط سنتی معروف شد.

دوم: برخورد و ارتباط با غرب بویژه تماس فکری و ایدئولوژیکی از طریق نهادهای نوین آموزشی، زمینه ی رواج مفاهیم و اندیشه­های جدید، گرایش های نو و مشاغل جدید را فراهم ساخت و طبقه متوسط حرفه ای جدید به نام طبقه روشنفکری به وجود آورد. جهان بینی این روشنفکران تحصیلکردهی جدید با اندیشه های روشنفکران قدیم درباری تفاوت­های بنیادی داشت. آنان نه به حق الهی پادشاهان بلکه به حقوق واگذار ناشدنی فرد معتقد بودند؛ نه مزایای استبداد سلطتی و محافظه کاری ی بلکه اصول لیبرالیسم، ناسیونالیسم و حتی سوسیالیسم را تبلیغ می­کردند.

همین مفاهیم رادیکال طبقه تحصیلکرده­ی جدید و عقاید شیعی ضد دولتی طبقه متوسط سنتی بود که سرانجام پیروزی انقلاب مشروطه را ممکن ساخت (آبراهامیان، 2008: 16).

همزمان با انقلاب مشروطه در ایران سرمایه داران خارجی بیش از پیش به ایران روی می آورند و به سرمایه گذاری های بزرگ اقدام می کنند. این سرمایه گذاری ها عمدتا شامل اکتشاف و بهره برداری از معادن و به خصوص نفت و بهره­برداری از شیلات شمال است. تشکیل سرمایه داری تجاری در کشور گو اینکه به خودی خود می تواند باعث دگرگونی اجتماعی - اقتصادی بسیاری باشد، ولی به علت نقش یا نقوشی که برعهده می گیرد از ایفای نقش خود به معنای تحول درون زای کشور باز می ماند (حبیبی، ۱۳۸۹: ۱۲۰).

همان طور که عنوان شد، رشد تجارت خارجی (محدود) یکی از علل کاهش استبداد شاه و درباریان در این دوره می باشد. اما این رشد فقط یکی از جنبه های تماس بیشتر ایران با کشورهای اروپایی بود. رقابت روس و انگلیس دولت ایران را تضعیف می کرد، بی آنکه آن را مستقیما با حکومت استعماری جایگزین کند. این رقابت معیارهای زندگی و آموزش اروپایی را که تحصیل کردگان ایرانی آنها را صرفا ثمره اشکال مختلف حکومت مشروطه می دانستند، به نمایش می گذاشت و به آنها می آموخت که در نظامی دیگر، مالکیت خصوصی می تواند امن و قدرتمند باشد، قدرت ی تقسیم شود و جان و مال مردم در برابر تصمیم های بی ضابطه بهتر محافظت شود اهداف انقلاب:

می­توان برای بیان اهداف انقلاب به معنای لغوی مشروطه» که پسوندی برای انقلاب بود توجه نمود. مشروطه به معنای شرطی، محدود یا تعدیل یافته است. همان طور که از این معانی پیداست خواست انقلاب ایران در این برهه­ی زمانی تأسیس سلطنتی محدود یا تعدیل یافته بود که بزرگترین دستاورد انقلاب نیز لقب گرفت.

این به معنای جایگزینی حکومتی بود که مشروعیت آن از حمایت مردم باشد. به عبارتی دیگر می توان گفت انقلابیان دنبال حکومتی بودند که اعمال گسترده قدرت مطلقه و خودکامه ناممکن باشد نمایندگان انتخابی مردم مسئولان اجرایی را منصوب کنند و قوه قضائیه نهادی مستقل باشد. انقلابیان خواستار برابری در مقابل قانون نبودند، چرا که اصلا قانونی (به معنای اروپایی آن) وجود نداشت که بخواهند افراد در مقابل آن برابر باشند (کاتوزیان، ۱۳۱۹: ۸۵).

یکی دیگر از اهداف انقلاب دستیابی به آزادی بود. انقلابیون به دنبال آزادی از محدودیتهای قانونی نبودند، بلکه خواستار رهایی از بی­قانونی سازمان یافته بودند. قانون بیانگر امیال شخصی قدرتمندان بود که هر یک می توانست با افراد مختلف در زمانهای گوناگون به گونه ای متفاوت عمل کند. بدین ترتیب قانون همان قدر متغیر بود که قانونگذار و منابع و روحیه و حالات او» (همان: ۸۵).

می­توان گفت با توجه به آشنایی روشنفکران با سیستمهای اداره حکومت در غرب آنها خواستار کاهش قدرت پادشاه و استبداد ایرانی بودند. نظامی که عبارت بود از انحصار و اعمال قدرت خودکامه در همه سطوح زندگی عمومی که مشروعیتش فقط از یک فرد ناشی می شد. در تاریخ جدید ایران به دوره ی زمانی مابین آغاز آشنایی جامعه ایرانی با غرب مدرن و وقوع انقلاب مشروطیت، عصر بیداری گفته می شود (میرسپاسی، ۱۳۸۹: ۱۱۲). پروژه مشروطیت بر آن بود که فرهنگ ی ایران را بر مبنای سنت لیبرالی مدرن، بازسازی کند. برای تحقق چنین مقصودی لازم بود که رهبران مشروطه، فرهنگ ایرانی را با مدرنیته ادغام کنند و در جهت دموکراتیک کردن نهادها و روندهای ی در ایران، تلاش کنند. چون قدرت ی در ساختار دولت متجلی بود و مذهب نیز به عنوان فرهنگ غالب در شکل دهی به آن، نقش عمده ای ایفا می کرد، از دید روشنفکران و منتقدان اجتماعی، این دو مرکز قدرت می بایستی محل نقد و تغیر واقع می شدند. از طرفی بسیاری از متفکران مشروطه یا از نخبگان ی بودند و یا به بخشی از طبقه ت تعلق داشتند. مرتضی راوندی معتقد است، میان آنچه عصر بیداری ایرانیان خوانده می شود و ترویج فرهنگ اروپایی، ارتباط سیبی وجود دارد: تحصیل کرده های اروپا، پس از مشاهده مزایای تمدن غرب، در مراجعت به ایران صمیمانه می کوشیدند به انواع وسایل، مردم ایران را از خواب غفلت بیدار کنند و مردم بی خبر را به مزایای حکومت ملی و زیان­های حکومت فردی و استبدادی واقف گردانند (راوندی، ۱۳۵۰: ۵۶۱).

راوندی در نوشته­های خود به صورت تلویحی آورده است: کسانی که در شکل­گیری جنبش علیه دولت خودکامه قاجار نقش داشتند همانهایی بودند که قبلاً فرصت یافته بودند زندگی اروپایی را تجربه کنند (همان: ۵۲۹).

آنچه به صورت مستند از گزارش­ها بدست می­آید این است که وضعیت اجتماعی و ی کشور که در آن فساد دربار و فلاکت عمومی به اوج خود رسیده بود، عامل مهمی قلمداد می­گردد تا ایرانیان تمدن غرب را سودمندتر و جذاب تر بیابند. درخصوص نقش ت در جنبش مشروطیت، با اطمینان می توان به پیچیده بودن این نقش تأکید کرد و اعلام نمود که از حیث انگیزه منشأ به مراتب گسترده تری داشت و این منشأ را که موجد حرکتی ملی برای تحولی اجتماعی شد به سادگی نمی توان تنها به اروپای غربی محدود کرد چرا که هم شرایط بومی و هم اوضاع و احوال جهانی در شکل دهی به جنبش مؤثر بودند. بنابراین ایده های مدرن صرفا از اروپای غربی وارد ایران نشد، بلکه به نواحی متعددی شامل: روسیه، انگلستان و فرانسه، امپراطوری عثمانی و هند می­توان اشاره کرد (میرسپاسی، همان: ۱۱۹۱۱۵).

ملک زاده نویسنده کتاب تاریخ انقلاب مشروطیت ایران به تأثیر عظیم انقلاب فرانسه و مسافرت ایرانیان به فرنگ اشاره می­کند و خاطرنشان می­سازد که جنبش دموکراتیک و اجتماعی که در روسیه تزاری (۱۹۰۵-۱۹۰۱) به وقوع پیوست و همچنین انقلاب ژاپن از عوامل مؤثر سرنوشت ساز و مهم در تشویق ایرانیان به مطالبه آزادی و حکومت قانون بودند (ملک زاده، ۱۳۹۳: ۸۷). ملک المتکلمین و سیدجمال الدین که از رهبران نامدار و سخنوران پرشور جنبش مشروطیت بودند معتقدند: مشروطیت کشور ژاپن را باید از عوامل پیدایش حکومت ملی در ایران دانست (همان: ۸۷). متفکران ایرانی در این دوره به شدت، از ایده­های عصر روشنگری در اروپای قرن هجدهم متأثر بودند و به میزان کمتری تحت نفوذ گرایش­های فکری قرن نوزدهم اروپا قرار داشتند. در میان متفکران اروپایی، اندیشمندان فرانسوی بیشترین نفوذ را داشتند و نوشته­های آنها بیشتر از هر اثری خوانده می­شد.

بطور کلی نظرات و تلقی­های متعددی درباره مدرنتیه ایرانی، در جنبش اصلاحی و مشروطیت وجود داشت و متفکران مختلف ایرانی، دیدگاه­های متعددی در باب مدرنیته داشتند. شاید علت در تعدد منشأ جغرافیایی بوده که به پدید آمدن برداشت­های ترکیبی از مدرنیته­های رایج در آن دوره انجامیده است.

 


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها